اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
کلام در این مسئله بود که صاحب العروه فرمود: اگر زن بعد از وضع حملش خونی ببیند ولکن آن خون از عشرة ایام بعد الولاده تجاوز کند، اگر این زن ذات العاده شود که بعد از ولادتش خونی که دیده است از 10 روز گذشته است از حین ولادت، اگر این به مقدار عادتش بعد الولاده خون ندید و بعد خون دید و 10 روز را گذشت، عادتش مثلاً 5 روز بود بعد از زاییدن تا 5 روز خون ندید، روز 6 که شد خون دید و روز 10 نیز تجاوز کرد. روز 6 و 7 و 8 و 9 و 10 و 11 و 12 الی آخر خون دید. فرمود: این زنِ ذات العاده لانفاس لها، نفاسی ندارد. آن ایامی که پاک بوده است از دم، آن ایام گذشته است به مقدار عادتش نفاسی ندارد، و خون بعدی اگر اوصاف حیض را داشته باشد یا در وقت عادتش بشود خون بعدی حیض است و الا استحاضه است.
و اما اگر این زن ذات العاده بعض ایام عادتش را خون دید، عادتش 5 روز بود، تا 4 روز خون ندید، روز پنجمی را خون دید، یک روز از عادتش خون دید، میفرمود: مقدار عادتش را از ما بعد این خمسه و قبل العشره پر میکند، یعنی 4 روز دیگر هم به او منضم میکند. روز 5 و 6 و 7 و 8 و 9، خون هم که عشره را تجاوز کرده است. این تا روز 9 نفاس دارد بعد از آن استحاضه است. فرمود: در ما نحن فی اگر 2 روز عادتش را از مقدار عادت خون دیده است؛ مثلاً روز سومی خون دیده بود، 3 و 4 و 5 و 6 و 7 خون نفاس بعد از او دیگر استحاضه میباشد.
ایشان اینجور فرمود: اگر این زن که ذات عادت است در مقدار حیض، آن مقدار حیضش را از وقت زاییدن خون ندیده است و گذشت فلانفاس لها، و بعد که خون دیده است و تجاوز کرده است شد حکم کنید به حیض فهو و الا استحاضه است نفاس ندارد.
و اما اگر از آن مقدار عادت خونی را دید، مقدار عادتش را تکمیل میکند، از چه چیز؟ از خونی که بعد از عادتش است و قبل از انقضای عشره است. و اما از خونی که بعدالعشره دیده است او تکمیل نمیشود. مثلاً زنی هست در حیض عادتش 9 روز است، این بچه زاید خون ندید الا روز نهمی، روز نهمی که عادت حیضش یک روز مانده است، خون دید. ایشان اینجا فرمود: این خون که 9 تا 10 نفاس است، چونکه 10 روز تمام نشده است عادتش هم تمام نشده است. دو روز فقط نفاس است. از بعد عشره که عادتش 9 روز بود او را تکمیل کند نمیشود، چون اکثر نفاس عشرة ایام بعد الولاده است. روز 9 و 10 نفاسش میشود. این حاصل فرمایش ایشان بود.
عرض می کنم اشکال در این مسئله این بود که ما بین فتوای اولش که ایام عادت را اصلاً خون نبیند بگذرد بعد خون ببیند قبل العشره و عشره را تجاوز کند لا نفاس لها، اینطور است. قیدش را متوجه شوید. اگر زایید ایام عادتش را خون ندید بعد از انقضای ایام عادت خون دید و قبل العشره قطع شد آن خون نفاس است. صاحب العروه او را نمی گوید. صاحب العروه این را میگوید که: ایام عادت گذشت خون دید و از 10 روز تجاوز کرد، این نفاسی ندارد. این فتوای اولش بود.
و اما فتوای دوم این است که بعض عادت را ببیند بقیهاش را از قبل العشره تکمیل میکند و تکمیلش هم ممکن نشد تا عشره نفاس است.
این فتوا دومی با اولی نمیسازد. چرا؟ چون اگر در فتوای دومی 5 روز عادت بود برای زن، 4 روز خون ندید، روز پنجمی دید، روز پنجمی نفاس است چونکه نفاس اسم دم است. روز پنجمی نفاس است. وقتی که روز پنجمی نفاس شد عادتش پنج روز بود. چرا روز ششمی را نفاس قرار داد؟ چون وظیفهاش این است که مقدار عادتش را اخذ کند. مقدار عادتش آن روزهای پاک است با یک روز بعدی. اینها را باید نفاس قرار بدهد. شما میگویید نمیشود نفاس اسم دم است، پس یک روز نفاس دارد این، چرا تکمیل کند؟ این به فتوای به تکمیل به مقدار العاده با فتوای اولی که اگر ایام عادت مقدارش را گذشت بعد خون دید نفاس ندارد، اینها با همدیگر نمیخواند. اشکال این بود.
از این اشکال جواب داده می شود، جواب این است که آن اخباری که دلالت می کند زن نفساء اگر خون دید و خونش از 10 روز تجاوز کرد به مقدار عادتش رجوع میکند، گفته اند این اطلاق این روایات می گیرد هم آن صورتی را که زن از اول ولادت خون ببیند، هم آنجایی را که در اثناء بعد از ولادت خون نبیند، بعد قبل از خروج مقدار ایام عادت خون ببیند. این زن هم مکلف است به مقدار ایام عادتِ حیضش، از خون نفاس قرار بدهد.
مقتضای این روایات این است که اگر خون را دید در ایام عادت از همان خون به مقدار عادتش نفاس قرار بدهد. مثلاً یکی از اینها این روایت است: صحیحه زراره، در باب سوم از ابواب النفاس روایت دوم است:
محمد بن الحسن باسناده عن الحسین بن سعید عن حماد عن حریز عن زراره عن ابی جعفر علیه السلام قال: قلت له النفساء متی تصلی، چه وقت نماز میخواند؟ قال: تقعد قدر حیضها، آن مقدار حیضش را از خون مینشیند. یعنی در زمانی که خون میبیند قدر حیضش را مینشیند و تستظهر یومین، فان قطع الدم فهو و الا اغتسلت و احتشت و استثفرت. در این صحیحه امام علیه السلام میگوید که این ذوالعاده مقدار عادتش را از ایام دم (ظاهر روایت چونکه نفاس است نفاس اسم دم است) یعنی از ایام دمش قدرش را حیض قرار میدهد مقدار حیضش را مینشیند.
خب وقتی که ایام عادت روز پنجم خون دید این نفساء است و تجاوز کرده است از عشره، عشره را گذشت، نفساء است دمش تجاوز کرده است از عشره، متی تصلی؟ وقتی مقدار عادتش گذشت مقدار عادتش پنج روز است. یعنی وقتی که روز نهمی گذشت تستظهر بیوم او یومین، روز دهمی هم خواست استظهار کند ثم مستحاضه است. این را میگیرد.
و اما ذات العادتی که اصلاً در مقدار عادتش خون ندیده است، گفته اند این روایات او را نمیگیرد.
خب اشکال این است اگر از ایام خون باشد از ایام خون به قدر عادت می گیرد، بعد از ایام عادت هم خون ببیند باید به قدر ایام عادت از خونش نفاس قرار بدهد. چه جور میشود گفت ایام عادت گذشت دیگر نفاس ندارد.
کأنّ در ما نحن فی اینجور ادعا میشود: امام علیه السلام که فرموده است مقدار عادتش را نفاس قرار بدهد، یعنی آن دمی که بعد الولاده و قبل العشره است چونکه عشره از ولادت حساب میشود، آن دمی که بعد الولاده و قبل العشره است از او مقدار عادتش را نفاس قرار میدهد.
بدان جهت در ما نحن فیه هیچ فرقی نمیکند در ایام آن عشره مقدار عادتش خون ببیند یا نبیند. فرض کنید مقدار عادتش پنج روز بود. خون ندید، روز ششمی خون دید تا دهم، در روز دهم خون دید بعد هم خون دید، خون تجاوز کرد. این روایت میگیرد که النفساء، این نفساء است دیگر، زاییده بعد خون در آمده است، نفساء است، تقعد بقدر حیضها، قدر حیضش پنج روز است آن پنج روزی که بعد الولاده و قبل العشره باشد، او را اخذ میکند بقیهاش را استحاضه قرار میدهد.
گفتهاند این فتوای صاحب العروه درست نیست. اینکه فرمود: ذات العاده مقدار عادتش گذشت خون ندید بعد از مقدار عادت خون دید فلا نفاس، درست نیست. چونکه اطلاق این روایاتی که رجوع به مقدار عادت میکند یعنی از خون رجوع به مقدار عادت میکنند. خونی که بعد الولاده و قبل العشره است، به مقدار عادت خون میبیند. این فتوای عروه را که اولی فرمود: فلا نفاس، او قبول نمیشود. این فتوای دومی که خون دید در بعض عادت تکمیل میشود یا اگر در بعض عادت هم خون ندید و عادت تمام شد بعد خون دید باز آن نفاس است و استحاضه نیست، این مسموع است و این را باید گفت.
ولکن یک مشکل دیگر میماند. آن مشکل دیگر این است که: اگر ایام عادتش را که خون ندید بعد از ایام عادت خون دید که آن خون نمیتواند به مقدار عادت رجوع کند. مثلاً: عادتش 9 روز بود یا 8 روز بود، بعد از 8 روز و 9 روز خون دید یا 1 روز که روز دهمی، یا دو روز نهمی و دهمی را خون دید. بعد عشره خون آمد خون قطع نشد، بعد از عشره که نمی تواند نفاس قرار دهد. این دو روز و یک روز را نفاس قرار بدهد این دلیلش چیست؟
آخه این روایاتی که میگویند به مقدار عادتش نفاس قرار میدهد بقیه استحاضه است، این صورت را نمیگیرد، چونکه مقدار عادتش را نمیتواند نفاس قرار بدهد. مقدار عادتش 8 روز است، اینجا 2 روز یا 1 روز را فقط میتواند نفاس قرار بدهد. این را چه جور بگویم که این 1 روز و 2 روز نفاس است؟ درست توجه کنید تا بگویم چه جور بگوئیم:
به مناسبت حکم و موضوع اگر یادتان بوده باشد اینجور گفتیم در باب حیض که زن تارةً عادت وقتیه می شود و اخری عادت عددیه می شود. یک وقت یک زن هم عادت وقتیه دارد و هم عددیه، فرقی نمیکند. گفتیم زنی که عادت وقتیه و عددیه دارد، به مناسبت حکم و موضوع وقتش اماره وقت الحیض است، عددش اماره عدد الحیض است. اینجور گفتیم دیگر. بدان جهت گفتیم اگر اینجور زنی بعد استحاضه پیدا کرد در آن وقت به مقدار حیضش حیض قرار میدهد و در غیر آن وقت مستحاضه است. اینجور گفتیم دیگر، وقت اماره وقت الحیض است عدد هم برای اماره عدد الحیض است.
امام علیه السلام که در نفساء فرموده است: تأخذ بقدر عادتها، در نفساء این عادت وقتیه اثری ندارد. چونکه دم نفاس وقتی که زن زایید میآید، وقتش بعد زاییدن است. بدان جهت عادت وقتیه دارد در حیض، این اثری ندارد به مناسبت حکم و موضوع در باب نفاس. در باب نفاس آنی که اثر دارد قدر الحیض است. قدر الحیض اماره است که قدر نفاسش هم همان مقدار است، چون که در حیض عادت دارد این اماره میشود شارع اعتبار داده است که این مقدار الحیض اماره است که نفاسش هم همان مقدار است وقتی که دمش تجاوز از عشره میکند. در روایت داشت که قلت له النفساء متی تصلی؟ قال تقعد قدر حیضها، نفرمود تقعد ایام حیضها، چونکه وقت حیض اثری ندارد در اینجا. آنی که در ما نحن فیه اثر دارد، آن اثر عبارت از همان مقدار عادتش است.
وقتی که اینجور شد پس در ما نحن فیه اینکه این دم، دم نفاس است این اماره ندارد. امارهاش فقط زاییدن زن و نگذشتن عشرة ایام است من حین زاییدن. عادت وقتیه در ما نحن فیه اماریتی ندارد که دم، دم نفاس است. کذلک مقدار العادة در حیض هم اماریت ندارد بر اینکه وقت نفاس چه زمان است. نفاس اسم دم است، منتها شارع تحدید کرده است که دم باید بعد الولاده و قبل از انقضاء عشرة ایام باشد و الا اگر عشرة ایام گذشت لا نفاس، نفاس نیست.
پس در این روایات که امام علیه السلام فرموده است به قدر حیضش نفاس بگیرد، برای زنی است که شک دارد نفاسش چقدر بوده است. آن زنی که عادتش 8 روز است، 8 روز خون ندیده است در روز نهمی و دهمی خون دیده است، چونکه 10 روز نگذشته و زاییده است این اماره است که دم، دم نفاس است. شکی ندارد که مقدار نفاس چقدر است، چونکه نفاس بیشتر از 2 روز نمیتواند باشد. این مقدار نفاس را میداند. این قدرالحیض اماره است که قدر النفاس چقدر است، اماره در صورتی معتبر میشود که مقدار نفاس معلوم نشود.
گفتیم قدر حیض اماره بر خود نفاس نیست که نفاس چه وقت است، حتی عادت وقتیه هم در نفاس اماره نیست که وقت نفاس چه زمان است. وقت نفاس این است که بزاید و 10 روز نگذرد. این از روایات استفاده شده است که این وقت نفاس است. وقتی که در این وقت زن خون دید و تجاوز کرد از عشرة ایام، قدر ایام حیضش اماره است که چقدر این نفاس است. امام فرمود: به قدر همان حیضش نفاس است. و اما در جایی که بعد از ایام عادت و قبل از انقضاء عشره خون دید زن شکی ندارد که نفاسش چقدر است. چونکه بعد از زاییدن و قبل از انقضاء عشره خون دیده است دمش دم نفاس است. اما چقدر است؟ 2 روز است، چون دم بیشتر از 2 روز نمیتواند نفاس باشد. اینجا دیگر اماره به درد نمی خورد. این روایات ناظر است آنجایی که بودن دم نفاس محرز بشود به اینکه زن زاییده و ده روز نگذشته است. ولکن چونکه خون استمرار کرده است و 10 روز را گذشته است نمی داند چقدرش نفاس است. امام علیه السلام در این روایات قدرالحیص را اماره قرار داده است بر مقدار نفاس. به اصل النفاس اماره قرار نداده است ایام حیض را. قدرالحیض را به مقدار النفاس قرار داده است. بدان جهت اگر زنی مقدار عادتش را بعد از زاییدن خون ندید بعد از انقضاء ایام عادت و قبل از انقضای عشرة ایام من الولاده خون دید، خب این معلوم است که نفاسش تا 10 روز است. 10 روز تمام می شود. چون عادتش 8 روز بود، 8 روز خون ندید نهمی و دهمی را خون دید، این میداند نفاسش 2 روز است چون بیشتر از 2 روز نمیشود.
آنجایی اماره اعتبار داده میشود که آنجا علم به واقع نشود. چونکه زن اگر از اول خون ببیند و 10 روز را تجاوز کند همه آن که نمیتواند نفاس شود، چقدرش نفاس است این را نمیداند، امام علیه السلام برای این زن قدر حیضش را اماره قرار داده است. و اما آن زن ذات العادة العددیه که در ایام عادتش خون ندیده است یا در آخر ایام عادتش خون دیده است که مثلا عادتش 8 روز بود روز هشتمی خون دیده است. خب این میداند که دمش که مستمر است 3 روزش نفاس است چونکه بعد از 3 روز نمیتواند نفاس بشود. و آن اماره برای آن کسی است که زاید بر مقدار عادتش خون ببیند در این 10 روز، یعنی بعد الولاده و قبل العشره زائد بر عادت خون دیده است و آن خون تجاوز کرده است بعد از عشره را هم، شارع به او اماره قرار داده است که قدرالحیض قدر نفاس است. این را هم شارع قرار داده است، ما خیلی هم نمیفهمیم که وجهش چیست. آیا وجهش حیضٌ محتبس است، نفاس هم چونکه همان حیض است به قدر او باید شود، یا حکمت چیست، الله یعلم.
علی هذا الاساس الامارة الی اصل النفاس و الامارة علی مقدار النفاس، این مسائل روی دو مطلب دور می زند. الاماره علی اصل النفاس و الامارة علی مقدار النفاس.
زن اگر بزاید و ده روز نگذرد از وقت زاییدن، خونی که می بیند بعد الولاده و قبل از انقضای عشرة ایام این اماره این است که خون ببیند نفاس است. اما چقدرش نفاس است؟ در صورتی که تجاوز از عشره نکند همه نفاس است، چون همه اماره نفاسیت دارد، محذوری هم ندارد، بعد الولاده و قبل از 10 روز است همه نفاس است. و اما وقتی که ده روز را خون گذشت، زن منقلب به مستحاضه شد، چه مقدارش را نفاس قرار دهد؟ شارع خواسته است ما بین حایض و نفساء فرقی در ذات العاده نبوده باشد، فرموده است: مقدار عادتش نفاس است بقیه نفاس نیست. این آن زنی است که بعد الولاده و قبل از عشره به مقدار عادت دم دارد که می تواند نفاس قرار دهد. و اما زنی که در این محدوده بعد الولاده و قبل از عشره به مقدار عادت خون ندارد، این همان قاعده اولیه است که تا 10 روز نفاس است. تمسکا بالاطلاقات.
کما اینکه زنی که ذات العاده هم نباشد، او وظیفه اش این است که تا 10 روز نفاس است و بعد از 10 روز استحاضه است کماذکرنا.
پس بدان جهت در فتوای صاحب العروه یک حاشیه باید زد. آن حاشیه همان فتوای اولی است که ذات العاده وقتی که مقدار عادتش گذشت و خون دید و از عشرة ایام تجاوز کرد فلا نفاس لها نفاس ندارد. آنجا باید حاشیه زد بل نفاسها بعد عادتها الی تمام العشرة، مقدار نفاسش همان مقدار است. چرا؟ برای اینکه عرض کردم این روایات که رجوع به مقدار عادتش کند را ولو نمی گیرد، و لکن نمی گیرد چون جای اعتبار اماره نیست. مقدار نفاسش را می داند، و آن مقدار نفاسش همان بعد الولاده الی تمام العشره است و این حاشیه را دارد.
سؤال وجواب: اینجور گفتم صاحب العادتی که بعد الولاده و قبل العشره به مقدار عادتش خون دیده است و خون تجاوز کرده است، این فرق دارد با غیر ذات العاده. و ذات العاده ای که مقدار عادتش را خون ندیده است بعد خون دیده است تا 10 روز، این مثل غیر ذات العاده است. چونکه این روایات این را نمی گیرد. غیر ذات العاده چه جور است، ذات العادتی که مقدار عادتش را ندیده و بعد خون دیده که آن خون به مقدار عادتش نمی شود قبل العشره، این مثل غیر ذات العاده است، علی الاصل الاولیه باقی مانده است که خونش تا 10 روز نفاس است و الله العالم.
یک کلمه ای هم بگویم: بعضی ها در مسئله فرموده بودند که مبدأ عشرۀ ایام از حین رؤیت دم است، زن وقتی که 5 روز است زاییده است هیچ خون ندید، روز ششمی خون دید عشرة ایام از حین خون دیدن حساب می شود. بدان جهت این زن هم از روز 6 تا 5 روز عادتش است نفاس قرار می دهد. اگر فرض کنیم زن عادتش 8 روز است خون ندید، روز نهمی دید، مبدأ عشرۀ ایام روز نهمی است. از روز نهمی تا 8 روز نفاس قرار می دهد. عشره از حین ولادت می گذرد، بگذرد، عشره از حین خروج دم حساب می شود.
کسی که این مسلک را ملتزم شده است و خلاف ما ذکرنا که حین وضعت ظاهرش این است که عشرة ایام حین وضع الحمل است خون باشد یا نباشد، کسی که خلاف این را ملتزم بشود، یک اشکالی بر او وارد است. آن اشکال چیست؟ آن اشکال آنی است که در مسائل گذشته، گذشته بود. و آن این است که زن زایید تا 10 روز اصلاً از حین زائیدن خون ندید، تا 10 روز تمام شد بعد از 10 روز خون دید. سید فرمود این زن نفاس ندارد چونکه ده روز گذشته است دیگر. آنهایی که ملتزم به این مسلک هستند و قبول دارند مسلک صاحب العروه را آنها که ملتزم به این مطلب هستند، این بزرگواران که مخالف صاحب العروه هستند و می گویند مبدأ عشرۀ ایام از حین دم است، آن فرع را قبول دارند، می گویند تا 10 روز خون نبیند بعد از 10 روز خون ببیند اثری ندارد.
خب بنابر مسلکشان بعد از 10 روز مبدأ 10 روز حساب شود، خون دیدن بعد از 10 روز است، و لکن موافقند با سید می گویند نفاس ندارد.
اشکال به اینها این است که آن مسئله مقتضای مسلک شما این است که بعد از 10 روز هم به مقدار عادتش نفاس بشود، اگر تجاوز هم نکرده است از 10 روز 5 روز دیده است و عادتش 5 روز است، نمی خواهد، آن 5 روز باید نفاس شود چون عشرة ایام از حین رؤیت دم نگذشته است. 5 روز گذشته است.
چه جوابی به این اشکال داده اند؟
این جواب را دادهاند که آنجا شک داریم که آن دم نفاس است یا نیست. کلامشان این است که آنجا شک داریم که بعد از 10 روز خون دیده نفاس است یا نیست. چرا شک داریم؟ شارع گفته است که بعد از اینکه زن زایید و خون از او خارج شد، تا 10 روز نفاس است، بعد از خروج دم تا 10 روز. مقتضای اطلاق عبارت از این است که آنجا نفاس باشد. چرا شک دارید؟
چرا در او شک دارید، اما در زنی که روز 9 خون دید و تجاوز کرد، ذات العاده بود، یا غیر ذات العاده بود تا روز نهمی تا تمام شود خون ندید، روز دهمی خون دید و تجاوز کرد، یعنی تجاوز هم نکرد ها، روز 10 و 12 و 13 و 14 خون دید، خوب آنجا می گویید اینها نفاس هستند دیگر، روز نهمی خون دیده است.
چه فرقی دارد که روز نهمی ببیند و بعد 5 روز ادامه کند یا روز 11 ببیند یعنی بعد از روز دهمی ببیند 4 روز ادامه پیدا کند. اگر 10 روز مبدأش ولادت بود بله فرق پیدا می کند. اما اگر مبدأ این 10 روز حین خروج دم است چه فرقی می کند.
بدان جهت در ما نحن فی این اشکال وارد است بر این مسلک و راه مفری هم نیست. اگر اینطور بوده باشد که مبدأ از حین خروج دم حساب بشود لازمهاش این است تا 10 روز خون ندید روز 11 خون دید اول نفاسش باشد. این را هم که نمیشود ملتزم شد چرا نمیشود ملتزم شد؟ چون من حین وضعت ظاهرش این است که 10 روز از حین زاییدن باشد. وجهش این است چیز دیگری نیست. وقتی اینطور شد پس 10 روزی که ایام نفاس است بعد الولاده و قبل تمام عشرة ایام بشود.
بعد صاحب العروه (قدس الله نفسه الشریف) متعرض میشود به مسئله دیگری که آن مسئله دیگر را سابقاً و تفصیلاً خوانده ایم که احتیاجی به اعاده ندارد.
و آن این است که زن سابقاً دم دیده بود قبل از زایمان، آن دم را هم دید شرایط حیض را هم داشت 3 روز بود، خودش قبل 10 روز هم قطع شد. ولکن بعد زایمانش گرفت و زایید، دم بعدی که نفاس است. دم قبلی که حیض است آیا اقل الطهر ما بین نفاس بعدی و حیض قبلی معتبر است؟ که بگویم دم قبلی خیال میکرد که حیض است حیض نبود، چونکه اقل طهر فاصله نشده است. یا ما بین نفاس و حیض متقدم اقل طهر فاصله اعتبار ندارد؟ می تواند اصلاً طهر نباشد.
زنی خون حیضش آمد استمرار داشت 3 روز 4 روز خون حیض دید و بعد هم درد زایمان گرفت و زایید. حیضش به نفاسش متصل است. چونکه فصل اقل الطهر بین النفاس و الحیض السابق معتبر نیست.
سابقا هم این را اختیار کردیم، گفتیم دلیل ندارد بر اینکه ما بین حیض سابق و نفاس 10 روز فاصله شود. و صحیحه محمد بن مسلم که دارد: من حین تطهر الی أن تری الدم، ظاهرش رؤیت دم حیض است، و الا می گفت من حین تطهر الی أن تری الدم او تلد الولد، چون عطف نکرده است ظاهرِ رؤیت دمِ خالص حیض است.
بدان جهت در ما نحن فیه قبل حیض بود الان هم نفاس است.
و اما اگر نفاس شد، خونش قطع شد. چند روز نفاس بود خونش قطع شد. بعد خونی دید به اوصاف الحیض، عشره نفاس هم گذشت، خون دید به اوصاف حیض بعد از عشره نفاس. آیا آن دم محکوم میشود به حیضیت که اوصاف حیض را دارد یا در ایام عادتِ زن که در ایام حیض بود در آن ایام خون دید ولکن در ما بین قطع نفاسش و آن حیض بعدی 10 روز فاصله نشده است.
صاحب العروه (قدس الله نفسه الشریف) اینجا میگوید: بعید نیست بگوییم ما بین نفاس قبلی و حیض بعدی 10 روز شرط است. ولکن احتیاط مستحبی میکند که در این دم بعدی احتیاط کند، یعنی جمع کند ما بین افعال مستحاضه و ما بین تروک الحایض.
عرض می کنم که سابقاً گذشت که ما بین آن نفاس و حیض بعدی باید 10 روز فاصله بشود. چرا؟
چونکه گفتیم اگر صحیحه محمد بن مسلم نگیرد، چونکه صحیحه محمد بن مسلم دارد که من حین تطهر، آن من حین تطهر گفتیم طهارت از نفاس را هم میگیرد. الی ان تری الدم تا دم حیض ببیند، گفتیم صحیحه محمد بن مسلم حیض بعدی را می گیرد. علاوه بر اینکه محمد بن مسلم ولو بعضیها فرمودهاند نمیگیرد، باور نکنید میگیرد. چون من حین تطهر دارد المرأه، من حین تطهر یعنی تطهر من النفاس، الی ان تری الدم تا رؤیت دم حیض بشود. حیض بعدی را می گیرد. علاوه بر این صحیحه محمد بن مسلم، صحیحه عبدالله بن مغیره است که امام علیه السلام در آن زنی که نفساء بود 30 روز نمازش را ترک کرده بود بعد از 30 روز سوال میکند از امام علیه السلام، که خون دیده است پاک شده است بعد از 30 روز، دم قطع شد دوباره خون دید. در باب پنجم از ابواب النفاس روایت اولی است، سندش را قبلا خوانده بودیم که صحیحه است: فی امرأة نفست فترکت الصلاة ثلاثین یوما ثم طهرت بعد پاک شد. ثم رأت الدم بعد ذلک؟ قال تدع الصلاة، دم دومی که دید ترک می کند صلاة را، حیض است. چرا؟ لان ایامها ایام الطهر، چونکه اینکه عشرة الطهر شرط است، قد انقضی مع ایام النفاس. 30 روز نفاس گرفته است چونکه اقل الطهر گذشته است ما بین دم بعدی و آن نفاس دم دومی حکم به حیضش میشود. از این صحیحه مبارکه از تعلیلش استفاده میشود انما یحکم علی الدم الثانی بالحیض اذا تخلل بینه و بین النفاس السابق عشرة ایام، طهر یعنی عشرة ایام فاصله شود.
والحمدالله رب العالمین.